آخ، مریضم

بد جور سرما خورده ام البته چیزی بالاتر از سرما خوردگیه.تمام بدنم درد میکنه، تب و لرز دارم و اینها علائم آنفلوآنزاست. 

پریروز از حموم که بیرون اومدم طی یک عملیاتی برای خودنمایی و نشون دادن اندام مانکنیم، دست از سر بلوز بافتنی و شلوار ورزشی که معمولا پوشش زمستونه منه برداشتم و یه سارافون کوتاه با ساپورت پوشیدم.و اصلنم به روی خودم نیاوردم که سردمه، که اصولا ادم سرمایی هستم ،که از زمستون و سرماش خوشم نمیاد و نتیجه این شد .

الان پناه بردم به بلوزهای بافتنی و شلوار ورزشی به اضافه گرم کن و ژاکت به چه کلفتی. 

موهای فرم که وز شدن و هر کدوم به یه طرف میرن .

چشمایی که تب داغشون کرده و من این داغی رو دوست دارم .

و پسرم که دائم میاد کنارم و از نگاهش نگرانی رو می خونم و اون سعی میکنه هر کار میتونه برام بکنه.

نظرات 3 + ارسال نظر
فوری چهارشنبه 15 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:01 ب.ظ

سرماخوردگی اینجوری خیلی باحاله مخصوصا که لرز کنی بری زیر پتو بعدش داغ داغ شی عرق کنی کلا جالبه زندگی از یکنواختی میاد بیرون.

بداقبال چهارشنبه 15 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ب.ظ

بلا دور برای سلامتیت دعا میکنم این تنها کاریه که بلدم

زینو پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:29 ق.ظ


لعنت به این هوای مزخرف...اخه چرا سرد میشه؟مگه زمستونه؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد