و خدایی که در این نزدیکیست

اینروزها چیزهای زیادی وجود دارن که باعث ترس و نگرانی من میشن.مثل بیماریهای مختلفی که هر یک از اعضای خانواده م درگیرش بودن یا هستن مثل آبله مرغون،کمر درد،گوش درد و عفونت گوش و ... 

نگرانم از نیومدن بارون .

می ترسم از آینده بچه هام با این وضع بغرنج مملکتم .

نگرانم اطرافیان و دوستانم منو بد قضاوت نکنند اصلا قضاوت نکنند، فقط سعی کنند منو بفهمند .

میدونم که برای همه این ترسها و نگرانیها باید به کی پناه ببرم.کسی که مدتهاست ازش دوری میکنم اما اون نزدیک نزدیکه. 

به آغوش بازش پناه ببرم

دهانش و دستای همیشه بازش رو ببوسم،و بگم که چقدر دلم براش تنگ شده.

فقط اونو که بی منت منو میپذیره 

بی منت گوش میده و قضاوت نمی کنه 

و آرومم میکنه 

آره باید همین کارو بکنم تا نگرانیها و ترسهام کمتر و کمتر بشن.

نظرات 2 + ارسال نظر
هانیه جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:21 ب.ظ http://gamaj.blogsky.com

طاقت بیار رفیق خورشید پشت ماست!

بیژن دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ http://bijan22.blogfa.com

این ترسا عادین.خدا رو شکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد