سالهای زیادی پیش رو دارم

سال ۱۳۸۹ تا چند روز دیگر تمام می شود و من خوشحالم که این سال را  با همه بدیهایش پشت سر گذاشتم.خیلی چیزها را از دست دادم اما می توانم بگویم چندین برابرش را به دست آوردم .مسائل و مشکلاتی را گذراندم که خیلی بیشتر از ظرفیتم بود.اما خدا رو شکر که گذشت ،تمام شد.آخ چقدر سینه ام سبک شده.آخ که چقدر این شبها روی تخت و  رو به سمتی که می گویند قبله است، نشستم و از خدایم سپاس گذاری کردم برای داشتن کسانی که دوستشان دارم و کنارم هستند. 

آخ که آخهای دلم تمام نمی شود . 

طی این سال بارها خواسته ام در کنار جاده بنشینم و زار بزنم. بگویم خسته شده ام از رفتن ،بگویم این راه بی انتها برایم سخت است،بگویم من ضعیف هستم.اما قدرتی مرا به پیش راند و راند تا به اینجا رسیدم. خوشحالم که رسیدم، که نایستادم  و هنوز یکی از ستون های محکم خانواده ام هستم.   

خوشحالم که هر چند کمی دیر اما فهمیدم که چه چیز ها و چه کسانی به من آرامش می دهند .

خانواده ام و دوستان خوبی که دارم و انجمن شعری که در آن شرکت می کنم به من آرامش می دهند.شعر خواندن و شعر شنیدن و گاهی شعرکی گفتن مایه تسلی روح من است.

و البته گاهی نوشتن اینجا .

فکر کنم ادامه بدهم روحم رو به بهبود برود.

نظرات 3 + ارسال نظر
فوری پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:09 ب.ظ

سال خود را چگونه گذرانده اید؟(عنوان یادت رفت)
من در یک جمله: ریدم به زندگیم کلا.
ولی شما ظاهرا و باطنا سال بسیار خوبی داشته اید،براتون خوشحالم

خودم جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:06 ق.ظ

نه عنوانش را می گذارم «سالهای زیادی پیش رو دارم»
اونوقت با توجه به این عنوان خودم را جمع می کنم.

بیژن جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ق.ظ http://bijan22.blogfa.com

شما به نظر ژر از توان ونیرو هستید. امیدوارم نیروتون امسال مضاعف مضاعف تر بشه.
اسم وبلاگتون فقط موج منفی میده.بد نیست اگه اصلاحاتی توش صورت بدینا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد