من از زخم زبان خوشم نمی آید.
هر زخمی خوب می شود ولی زخم زبان همیشه تازه است.
«بازی آخر بانو »نوشته بلقیس سلیمانی
سلام به خانومی که منتا حالا فکر می کردم فقط عاشق شعراشمولی تازه می فهمم من قبل از شعراش عاشق خودشو احساساتشو تفکرات لطیفشمواقعن تعبیر قشنگیه،قابل ستایشهشما ازفضای باز شعر به نحو احسن استفاده کردیدرود درود درود برشما.فقط یه نقد دوستانه بود
دارم کم کم غیرتی میشما
من دلم میخواد خوشبختیت مث همون کوچه ای باشه که مدام توش باروون سنگ نبارهتولدت خیلی مبارک باشهاگر حس نوشتن داشتم برات یک پست اختصاصی میذاشتم دوست دارم آژی
سلام به خانومی که من
تا حالا فکر می کردم فقط عاشق شعراشم
ولی تازه می فهمم من قبل از شعراش
عاشق خودشو احساساتشو تفکرات لطیفشم
واقعن تعبیر قشنگیه،قابل ستایشه
شما ازفضای باز شعر به نحو احسن استفاده کردی
درود درود درود برشما.
فقط یه نقد دوستانه بود
دارم کم کم غیرتی میشما
من دلم میخواد خوشبختیت مث همون کوچه ای باشه که مدام توش باروون سنگ نباره
تولدت خیلی مبارک باشه
اگر حس نوشتن داشتم برات یک پست اختصاصی میذاشتم
دوست دارم آژی