سگ قشنگ من ،سگ خوب من، حیوانک عزیز من بفرمایید جلو این عطر عالی را که از دکان بهترین عطر فروش شهر خریداری شده استشمام کنید. سگ در حالی که دم خود را می جنباند حرکتی که در عالم این موجودات بینوا مترادف خنده و لبخند ماست به جلو می آید و کنجکاوانه پوزه ی خود را بر دهانه شیشه عطر می گذارد سپس وحشت زده خود را به عقب می کشد و به علامت سرزنش به روی من عو عو می کند .
آه سگ بدبخت اگر مشتی نجاست به شما تقدیم کرده بودم آن را با لذت می بوییدی و شاید هم می بلعیدی بنابراین ای مونس ناسزاوار زندگی غم آلود من شما به عامه مردم شبیه هستید که نباید به آنان عطرهای لطیف عرضه کرد زیرا که برآشفته شان می کند. آنچه به انان باید داد زباله هایی است که با دقت انتخاب شده باشد .
«شارل بودلر»
سلام
من ایشون رو نمیشناسم
ولی دنیا رو کسانی مثل ایشون به این روز انداختند با این عقاید مسخره
بشنو و انجام نده
مرسی
سلام. همچین داستانی تو مثنوی مولوی هست.موفق باشی و سربلند.
سودان-خارطوم