دیشب حال خوبی نداشتم به چند دلیل:
ـ چند روز پیش از پله سر خوردم و دنبالچه م آسیب دیده .نمی تونم بشینم و خم و راست شم و از انجام دادن جزئی ترین کار عاجزم.
ـ کتاب عقاید یک دلقک رو خوندم و شدیدا تحت تاثیر شخصیت اصلی داستان قرار گرفتم و به هیچ وجه نمی تونم از حس درماندگی و بیچارگی شنیر فاصله بگیرم.
ـ دوست دارم پسرم به حرفم گوش بده و سعی بیشتری برای درس خوندن بکنه و از خودم عصبانیم چون وقتی بعد از دو ساعت از تو اتاقش بیرون میاد ،طراحی زیبایی رو نشونم میده و میگه مامان ببین چی کشیدم و من حتی یه نگاه کوتاه هم بهش نمی کنم و میگم تو این دو ساعت به جای درس خوندن اینو می کشیدی .بعد چند صفحه ی اول کتاب شازده کوچولو رو یادم میاد و خودم رو سرزنش می کنم که کاش نگاهی به طراحی انداخته بودم لااقل.
و دیگه اینکه نگران دو تا از آدمایی هستم که خیلی خیلی دوستشون دارم ،شوهرم و خواهرم
عقاید یک دلقک از اون کتاباس که از ذهن آدم بیرون نمیره. مخصوصا صحنه آخر که شنیر تو ایستگاه قطار میشینه و ساز میزنه!
سلام
عیدتون مبارک بهترید؟
مامان عزیز استراحت استراحت بهترین دوای کمردرد شماست....
پس صبر کن خوب میشی!!!!!!!!!
این روزا دیگه بر نمی گرده تلخ یا شیرین پس بهتره با روحیه ی بهتر خاطره انگیزش کنید برای عزیزات.....
همه چی خوب می شه
مادرا همیشه نگرانن
و همینطور خواهرا
شبیه خواهر بزرگم حرف میزنی
خووب میشی اونوقت دوباره میریم شنا مسابقه میذاریم تو مثل همیشه اول میشی.دعا می کنم برات خیلی زود خوب بشی فقط جون فووری نگران هیچی نباش.
سلام خوبید؟
شرمنده شعر خانم کمالی رو ندارم برای نقد یکشنبه
میتونید برام کامنت بذارید ... دوست دارم خیلی بوس
سلام مامان نگران بهترید؟
ممنون از کامنتتون.................
- با دنیا و زندگیِ زمینی بر سر مهر باش.
- سالی یک بار به جایی برو که تا کنون هرگز نرفتهای.
- بدان که بهترین ارتباط، آن است که عشق شما به هم، از نیاز شما به هم سبقت گیرد.
- وقتی می خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه چیز را از دست دادهای که چنین موفقیتی را به دست آوردهای.
- در عشق و آشپزی، جسورانه دل را به دریا بزن.
دالایی لاما
سلام خانوم جون بهترین

بااین که این هرچه ازماست که برماست وخدا بی تقصیره ولی خدا بدنده!! خیلی ناراحت شدم وقتی ازبچه ها قضیه دنبالچه رو شنیدم
غصه نخورین مطمئنم یکی چشمتون کرده بااین شعرخوشگلاو متنای خودمونی زیبا که مینویسین معلومه دیگه چشم میخورین یه اسپندی واسه خودتون آتیش کنین مطمئنم دودش زمینگیرمیکنه اون آدما رو
با سلام و سپاس
فقط خواهرتون می تونه از این کلاس در بیاد بره اون کلاس
می کشیدش!
بزارید زندگی کنه و هرچقدر می تونه در بخونه . غیر مستقیم . غیر مستقیم ه در بیاریدش
خب استعدادش رو خفه نکنین
همه که نباید دکتر مهندس بشن برخی ها استعدادهای متفاوتی دارند
پسرتون اگه نقاشیش خوبه بزارید نقاشیش رو بکشه و تشویقش کنید و در کنار تشویق ازش بخواین که درس بخونه . وقتی شما به علایق اون اهمیت بدین اون هم به علایق شما اهمیت میده
نزارید از درس متنفر بشه و با تشویق شما و احساس رضایتی که در شما از خودش میبینه بزارید بخواد بیشتر خوشحالتون کنه و درس بخونه