شعرو دوست دارم

دو هفته ای هست که عضو یه انجمن ادبی شدم و روزای یکشنبه توی جلسات شعر نو شرکت می کنم.حدود ده دوازده نفری هستیم که دور هم میشینیم بعد هر کسی شعرشو می خونه و بقیه شعرشو نقد می کنن.

نمیدونم که چی شد حس کردم مختصر طبع شعری دارم البته یکی دوباری چیزایی گفتم و نوشتم اما همیشه فکر میکردم و می کنم ارزش خوندن نداره. 

و باید بگم اطلاعات جامع و کاملی از شعر ندارم فقط خوندندشو،اونم با صدای بلند دوست دارم  .

سال اول دبیرستان بودم که همون عموم که ازش براتون گفتم یه کتاب شعر از سهراب سپهری بهم داد و من یادمه همه« صدای پای آب» را توی یه دفتر نوشتم و فرداش با یکی از دوستام  که فامیلیش صادقی بود رفتیم کنار زمین والیبال نشستیم و من شعرو خوندم و هر دومون لذت بردیم. 

فردا جلسه شعر داریم و من باید دو شعر از بچه های جلسه رو نقد کنم ولی نمیدونم چه جوری؟ 

چیزی از نقد شعر نمیدونم .یه چیز جالب بگم بهتون:جلسه اول که رفتم اینا هی می گفتن شعر سپید و باور کنید من نمیدونستم شعر سپید چه نوع شعریه.  

البته الان میدونم . 

و امیدوارم به خودم

نظرات 2 + ارسال نظر
. شنبه 11 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:20 ب.ظ http://30gari.blogsky.com

تفریحات سالم!

خوبه...

فوری یکشنبه 12 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:52 ب.ظ

توی این جلسه ها آدم های به ظاهر بافهم و کمالات خیلی زیادن که اظهار فضل های چپ و راستشون اعتماد به نفس آدمو میگیره،پیشنهاد می کنم مثل من نباشی که همه شعر و داستانهامو ریز ریز کردم به خاطر همین به اصطلاح انجمن های ادبی،شرکت کن ولی زیاد تحت تاثیر آدمای اونجا نباش،ببخشید اگه حالت نصیحت شد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد