بهار من گذشته است

به آینه می نگرم  

چه بی رحمانه

سالها جای پای خود را بر صورتم جا نهاده اند. 

و نرمه های برف هر زمستان ، با آمدن بهار از موهایم زدوده نشدند.  

من با هر بهار تازه نمیشوم  .

من سبزه نیستم. 

از آینه رو می گردانم.

نظرات 2 + ارسال نظر
فوری شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:33 ب.ظ

بیمارستان به شدت روی شما تاثیر گذاشته خانوم!فک کنم تو اگه پرستار بشی کتاب شعر چاپ می کنی
دمت گرم بابا،خیلی عالی بود..

مسافر مه دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:29 ب.ظ http://mosafer-meh.blogspot.com/

آخ که حرف دل بود...!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد