خلاءهات رو خودت پر کن

یه نوشته ای رو خوندم توی صفحه فیس بوکم از صادق هدایت  و اتفاقا به اشتراک هم گذاشتم .

بعد خیلی در موردش فکر کردم یعنی ذهنم درگیرش شد.

نوشته این بود:

فاحشه را خدا فاحشه نکرد،

آنها که در شهر نان قسمت می کنند،او را لنگ نان گذاشته اند

تا هر زمان لنگ هم آغوشی ماندند

او را به نانی بخرند.


می دونید تموم جمله ها تک تک درستند اما فاحشگی راحترین راه برای نون در آوردنه و یک زن بهتره از گرسنگی بمیره تا اینجوری بدنش رو بفروشه .

مواقعی نیاز روحی و عاطفی آدم رو زن یا مرد فرقی نمیکنه می کشونه به طرف یک رابطه بعد چشماتو باز می کنی می بینی اونجا هم فروخته شدی یعنی رفتی خلاءهای روحتو پر کنی اما آخر رابطه خودتو فروختی و سوراخ سنبه ها هم نه تنها پر نشد بلکه بیشتر و عمیق تر شد. به نظرم این که نفهمی و فروخته بشی و نخوای فروخته بشی بهتره هر چند ،سر آخر ادمهای خریدار هر دو رو به یک چشم می بینند و قسمت اشک در آر قضیه همینجاست.

نظرات 6 + ارسال نظر
Whisper شنبه 3 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:08 ب.ظ http://www.asaya.blogsky.com

سلام
مطالبت و دوس داشتم

خوشحال میشم به من سر بزنی
منتظرت هستم


یاعلی

پسر باکره یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:07 ب.ظ

سلام خواهر بزرگ و گرام خانم یک زن.
اول این که ادرس میلتون رو بدید من این ماریه لافورت رو براتون بفرستم.دوم این که مطلبی که در وبتون نوشتید و چیزکی که برای من کامنت کردید تقریبا یکی بود.پس اجازه میخوام در مورد جفتش یه جا یه چی بگم.اگه بخوام نظرم رو در مورد زن ها و فاحشه ها بگم فک کنم باید کمی ریشه ایی تر حرف بزنم.من در انجمن های مجازی و بحث های حقیقی همیشه مدافع فاحشه ها بودم و از حقوق اینا که یه جورایی حقوق زن هم میشه(در بعضی جاها) همیشه داف کردم و میکنم.ولی این دفاع من از نظر بعضی ها به خاطر جنسیتم به ابتذال کشیده شده.یعنی برداشت ادما اینه که من مردم و به خاطر بوالهوسی عیاشی از این طیف ادم ها دفاع میکنم.ولی حقیقتش اینه که من تا حالا با هیچ زنی رابطه ی خاصی نداشتم و اگرم داشتم اون طرف فاحشه نبود.به نظر من در جوامع مرد سالار که به شکر خدا جامعه سلامت ما جزو این جوامع نیست(!!!)ستم دائمی نسبت به زن ها ادامه داره.در قالب های مختلف. در ازدواج و در مذهب و در حتی فاحشگی.ما نباس به خاطر یک مشت هنجار های کهنه پوسیده حقوق زن رو زیر پا بذاریم حتی اگر اون زن فاحشه باشه.میدونی؟ من یکی از همین ادم هایی هستم که تو محله های پایین و فقیر شهر زندگی میکنم.از نزدیک خیلی چیز هارو لمس کردم.حتی با یک فاحشه همکلام شدم و داغ و اتیشی که زیر پوستش بود رو حس کردم.همه مرد ها دنبال این داستانن ولی برای کسب احترام مثلا توهین میکنن و این یعنی خیانت.و این یعنی تجاوز.انسان موجود کثیفیه.مخربه.حتی نسبت به خودش و امیالش.بگذریم.(یادم رفت چی میخواستم بگم) در مورد نقاشی:ازدواج.تصویر مبهمه ولی فک کنم همون حرف من رو زد.قربانی شدن.من شخصا با ازدواج مشکل دارم چون نتیجه ی هر ازدواجی یک انسان دیگست و وقتی مسبب یکی دیگه میشی باید همه جوره ساپورتش کنی.میدونی؟باید ا نظر فکری و مادی و عاطفی به جایی برسونیش که بتونه به انسان شدن برسه. و اینم برمیگرده به این که باید خودت کامل باشی تا بتونی یکی دیگه رو تا پرواز کردن ببری.این خیلی سنگینه و من این احساس مسولیت رو در خیلی از ادم هایی که باهم ازدواج میکنن نمیبینم.و وقتی این احساس مسولیت نباشه(به بخشیش هم نسبت به زن و مرده) صرفا برای امیلان جنسیه.و این یعنی قربانی شدن هم دیگه.واس خاطر همینه که ازدواج رو قبول ندارم. این نقاشی هم یه جورایی منظورم رو داره میگه انگاری داره میره زن رو بخره.طرف نگاه کردن مرده و اینا همه رو دقت کنید.! تئوری هم همچنان اگر دوست داشتید بگید و ادامه بدیم
نوکرم.

فوووری سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:22 ق.ظ http://helpthemis.blogfa.com

تولدت مبارک عشق من
تولدت مبارک عزیزترین خواهر دنیا
.
.
.
دوست دارم

باران شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ب.ظ http://www.bluerose.blogfa.com

سلام
دعوتید به خوانش من بانو

پرچانه یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:58 ب.ظ http://forold.blogsky.com/

اون بالایی ها یه مشکلاتی رو نمیخوان حل کنن و اگر بخوان حتما حل میشه
این پایینی ها هم نمی تونن حل کنن که اگر میتونستن مشکل بوجود نمی یومد که بخواد حل شه

دریا چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:55 ق.ظ http://hayahoyedelam.blogfa.com

چرا اینقدر نزدیکی بمن؟!!!انگار آینده منی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد